تمهیدات |
بسم الله الرحمان الرحیم نگاهی گذرا و کوتاه در نکات فرمایشات اخیر رهبر انقلاب، وظایفی که به عهده علما و روحانیون و مسئولین و خود ماست، گام بعدی را در رسیدن به مدینه فاضله، برای همه ما مشخص می کند. اما متاسفانه مشکلی است به درازای طول تاریخ؛ و آن هم عدم ولایت پذیری عده ای که همه چیز خود را در دایره نظام اسلامی و به برکت ولایت به دست آورده اند. بگذریم از آقایون فلان! و فلان!؛ اصل بحث در ادامه... «در مسائل جهانى آن چیزى که از همه واضحتر و بارزتر است، بیش فعال شدنِ جبههى مقابل ماست انسان از این حادثه، چند نکته را استفاده میکند. نکتهى اول این است که این، ناشى از قدرت روزافزون بیدارى اسلام است. نکتهى دوم این است که این حوادث باید ما را بیدار نگه دارد. چه کار باید بکنیم؟ باید درون خودمان را اصلاح کنیم. اصلاحِ دائمى جزو وظائف دائمى ماست. درون را چه جورى اصلاح کنیم؟ اول از خودمان شروع کنیم وقتى شروع به اصلاح خود کردیم، آن وقت اصلاح جامعه هم براى ما آسان خواهد شد. و او - اصلاح جامعه - آسانتر از اصلاح نفس است. تقویت روحیه جزو چیزهائى است که از وظائف اصلى ماست؛ چه به حیث مسئولین، چه به حیث روحانیون و معممین؛ سومین نکتهاى که از این وضعیتى که وجود دارد، استفاده میشود، شناسائى دشمن و شیوههاى او و کارى است که دارد انجام میدهد؛ ... وظیفهى دولت چیست؟ وظیفهى دولت درست کردن عقاید مردم است؟ نه، وظیفهى دولت زمینهسازى است؛ وظیفهى عملیاتى و میدانى به عهده روحانیت است، به عهدهى زبدگان است، به عهدهى نخبگان حوزه و دانشگاه است. این وظیفهى میدانى است. من امروز نگاه میکنم جاى این مجموعهى مکرم دینى و علمى را در خیلى جاها خالى مىبینم. حوزهى علمیه باید کمیتهها تشکیل بدهند، مجموعهها تشکیل بدهند، اتاق فکرهاى دینى تشکیل بدهند، راجع به مسائل گوناگون بنویسند، بحث کنند، تحلیل کنند، تحقیق کنند و محصولات اینها را بدهند بیرون. تصویرى که بنده نسبت به وضع کشور دارم ... چند نکته مترتب است: یکى اینکه فشارهاى دشمن و شرائط سخت، ما را ضعیف نکرده. نکتهى دوم اینکه، این فشارهائى که در دنیا انجام میگیرد، اینها محکوم به شکست است؛ نکتهى سوم؛ یک کلید اصلى وجود دارد و آن امید دادن و اطمینان دادن به مردم است.» بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى «عزیزان من! کشور شما و ملت شما در یک پیچ خطرناک تاریخى در حال حرکت است. امروز نوبت این فرا رسیده است که امت اسلامى خود را از زیر بار این همه مشکلات، این همه آلودگىها، این همه گرفتارىها خلاص کند. ملت ایران قدم بزرگ اول را برداشته است. ما در این پیچ عظیم تاریخى داریم با احتیاط، با تدبیر، با حواس جمع و با نیروى زیاد جلو میرویم. و این به برکت چند عامل اصلى است؛ یکى از این عوامل، شما جوانها هستید. شما دارید کشور را جلو میبرید. یکى از موتورهاى قوىِ پیشبرنده، حضور جوانهاست. صدامى که آنها براى مقابلهى با ملت عزیز ایران و با انقلاب اسلامى و با امام بزرگوار پیش کرده بودند، اول بشدت ذلیل شد، بعد هم با نکبت مرد و از دنیا رفت؛ اما امام زنده است، انقلاب زنده است، فرزندان امام زندهاند، ملت امام زنده است. این یک تجربه است. و در آینده هم همین جور خواهد بود. امام زنده خواهد ماند، انقلاب زنده خواهد ماند، شما زنده خواهید ماند؛ دشمنان شما منکوب و نکبتزده از سر راه خواهند رفت.» بیانات در دیدار جهادگران بسیج سازندگى «مهمترین وظایف ائمه جمعه، توجه بیش از پیش به این جایگاه والا، آگاهی از واقعیتهای روز جامعه، غافل نشدن از طراحی های دشمن، ارتباط نزدیک و صمیمی با جوانان و استفاده از ابتکار و تواناییهای آنان است. در چنین جایگاهی، قطعاً حرکات، سخنان، اشارات و حتی سکوت امام جمعه می تواند الهام بخش باشد، بنابراین از جمله وظایف مهم ائمه جمعه، حفاظت از این جایگاه و مراقبت مضاعف از خود است. باید جوانان را از آسیب خطرهای دشمن حفظ کرد که یکی از راههای آن، ارتباط مستمر و هدایتگر ائمه جمعه با جوانان است باید با جوانان رفیق بود و حرف و سخن آنان را شنید و راه را برای حضور آنان در عرصه های مختلف باز کرد.» دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با رهبر معظم انقلاب چندی قبل دیداری خصوصی به همراه 10 نفر از دوستان جوان دانشگاهی با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه داشتیم؛ آخرین سوال را بنده از ایشان درباره اشاره حضرت آقا در حکم انتصاب ایشان مبنی بر استفاده از جوانان و همچنین وظایف نماینده و مسئولین پرسیدم که ایشان هیچ جوابی ندادند و جلسه را ختم کردند! و ما بدون هیچ برداشت و نتیجه ای برگشتیم. از خوبی های ایشان که بگذریم در مدتی که ایشان به شهر ما آمده اند، در خطبه های نماز جمعه اشاره ای به خدمات و کارهای دولت نکرده اند، گویی اصلا چیزی به نام دولتی که با 25 میلیون رای سر کار آمده وجود ندارد! حال با دیدن فرمایشات رهبر عزیز و عملکرد ایشان، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... البته امیدواری همچنان باقی است که «الا انّ نصر الله قریب» [ پنج شنبه 89/7/8 ] [ 9:20 عصر ] [ میثم ]
بسم اللَّه الرحمن الرحیم بد نیست گاهی اوقات صحیفه امام روح الله را مروری کنیم، مخصوصا وصیت نامه ایشان در انتهای ج21؛ پیامی است جاودانه برای هر روز ما. خصوصا در روزهایی که به «قرآن» در ینگه دنیا اهانت می شود. و اما برخورد و بهره گیری ما از این کتاب عظیم چیست؟ آن هنگام که «پیامبر فرمود پروردگارا! این قوم من از قرآن دوری جستند»(آیه30،فرقان) چه میکنیم؟ و حال، فرازی از وصیتنامه سیاسى- الهى با توسل به قرآن عظیم الشان: بسم اللَّه الرحمن الرحیم قالَ رسولُ اللَّه- صلَّى اللَّه علیه و آله و سلَّم: انّى تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللَّهِ و عترتى اهلَ بیتى؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّى یَرِدَا عَلَىَّ الْحَوضَ. مهجوریت ثقلان شاید جمله لَنْ یَفْتَرِقا حتّى یَرِدا عَلَىَّ الْحَوض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- هرچه بر یکى از این دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگرى است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهى ندارد. و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است ... ظلمی به ودیعه الهی اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهى و ماترک پیامبر اسلام- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- مسائل أسفانگیزى که باید براى آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت على (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهاى کردند براى حکومتهاى ضد قرآنى؛ و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- دریافت کرده بودند و نداى انّى تارکٌ فیکُمُ الثقلان در گوششان بود با بهانههاى مختلف و توطئههاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را- که براى بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانى مادى و معنوى بود و است- از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهى- که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است ... قرآن، افتخار ما ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مىخواهد حقایق قرآنى، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم مىزند، از مقبرهها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودى که بر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوى فنا و نیستى و بردگى و بندگى طاغوتیان مىکشاند نجات دهد ... شهادت در راه قرآن ما مفتخریم که ائمه معصومین ما- صلوات اللَّه و سلامه علیهم- در راه تعالى دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکى از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازى حکومتهاى جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که مىخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگِ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا مىکنند ... در مقاصد قرآنی ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت، و از محرومیتهایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بىاطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نمودهاند؛ و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندى که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمىآورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب مىلرزاند، اشتغال دارند... دشمنان خدا و قرآن و ملت ما بلکه ملتهاى اسلامى و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خداى بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتى براى مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمىکشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمىشناسند. و در رأس آنان امریکا این تروریست بالذات دولتى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مىشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند... وصیت حضرت روح الله اینجانب به همه نسلهاى حاضر و آینده وصیت مىکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت اللَّه برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهى را که خداوند تعالى در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزى و بقاى آن است، فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است. بى جهت نیست که بوقهاى تبلیغاتى در سراسر جهان و ولیدههاى بومى آنان تمام توان خود را صرف شایعهها و دروغهاى تفرقه افکن نمودهاند و میلیاردها دلار براى آن صرف مىکنند. بى انگیزه نیست سفرهاى دائمى مخالفان جمهورى اسلامى به منطقه. و مع الأسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهاى بعض کشورهاى اسلامى، که جز به منافع شخص خود فکر نمىکنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده مىشود؛ و بعض از روحانى نماها نیز به آنان ملحقند ...» رهبر انقلاب هم در بیانات در دیدار قاریان قرآن به دوری ما از قرآن اشاره کردند: «حقیقت این است که ما هنوز از قرآن خیلى دوریم و خیلى فاصله داریم. دلهاى ما باید قرآنى بشود. جان ما باید با قرآن انس بگیرد. اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگى ما و جامعهى ما قرآنى خواهد شد؛ احتیاج به فعالیت و فشار و سیاستگذارى ندارد. اصل این است که دلمان، جانمان و معرفتمان حقیقتاً قرآنى باشد... قرآن حیات طیبه را به ما وعده داده است: «فلنحیینّه حیاة طیّبة».(آیه97،نحل) حیات طیبه یعنى چه؟ زندگى پاکیزه یعنى چه؟ یعنى زندگىاى که در آن، هم روح انسان، هم جسم انسان، هم دنیاى انسان، هم آخرت انسان تأمین است؛ زندگى فردى در آن تأمین است، آرامش روحى در آن هست، سکینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانى در آن وجود دارد؛ فوائد اجتماعى، سعادت اجتماعى، عزت اجتماعى، استقلال و آزادى عمومى هم در آن تأمین است. قرآن اینها را به ما وعده داده است. وقتى قرآن میگوید: «فلنحیینّه حیاة طیّبة»، یعنى همهى اینها؛ یعنى آن زندگىاى که در آن عزت هست، امنیت هست، رفاه هست، استقلال هست، علم هست، پیشرفت هست، اخلاق هست، حلم هست، گذشت هست. ما با اینها فاصله داریم؛ باید به اینها برسیم.» پس باید تلاشی مضاعف داشته باشیم تا قرآن را از مهجوریت در آوریم و در همه ابعاد زندگی به کار بندیم تا رضایت پیامبر اعظم صلى اللَّه علیه و آله و سلم را به دست آوریم و مورد شکایت ایشان در قیامت قرار نگریم. پروردگارا! ما را با قرآن زنده بدار، ما را با قرآن بمیران، ما را با قرآن محشور کن. پروردگارا! قرآن را از ما راضى کن. پروردگارا! ما را از قرآن و اهلبیت لحظهاى جدا مکن. پروردگارا! ما را با قرآن زنده بدار، ما را با قرآن بمیران، ما را با قرآن محشور کن. پروردگارا! قرآن را از ما راضى کن. پروردگارا! ما را از قرآن و اهلبیت لحظهاى جدا مکن. [ چهارشنبه 89/6/24 ] [ 10:4 صبح ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم به یاد می آورم استاد ما حاج آقا ماندگاری، 3 دعا را به عنوان گل دعاهای ماه رمضان از مفاتیح الجنان برمی شمرد؛ ابتدا دعای حج و سپس زیارت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سپس شهادت در این قالب که «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام و زیارة قبر نبیک و قتلی فی سبیلک». از حج و زیارت که بگذریم و شاید نصیبمان شود به شهادت می رسیم. جلد 21 صحیفه امام روح الله (ره) را که مرور کنی، می بینی عشق و ارادت امام را به شهید و شهادت و خانواده شهدا را. تعابیری درباره اینان به کار می برند، زیبا و ماندگار؛ از قرآن و روایات. «از شهدا که نمی شود چیزی گفت؛ شهدا شمع محفل دوستانند؛ شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان «عند ربهم یرزقون» اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» پروردگارند. اینجا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود می شکافد» (پیام امام در تجلیل از خانواده های شهدا و ایثارگران1/7/67) و نمونه هایی از این که خود باید بنگری ... *** *** *** عاشق شهادت اواخر حیات مادی اش بود و اکثر دیدارهایش با خانواده شهدا. میگفت «خوشا به حال مجاهدان، خوشا به حال وارثان حسین». خون فرزندان شهیدش انقلاب و اسلام را تا ابد بیمه کرد. راهی که خود، عاشقش بود؛ «امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری می کند». [ جمعه 89/6/12 ] [ 11:18 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم از اینکه مقدمه ای بر کلام دلنشین رهبر انقلاب می نویسم، شرمنده ام و تقاضای عفو از پیشگاه ایشان دارم، چون کسی نیستم و اصلا هیچم. اما با توجه به تجربیات و رفتار همه ما که کلی ادعا در حرف داریم و پای مان در عمل می لنگد و حتی رهنمودهای ایشان را از یاد می بریم، ضروری است، بیانات رهبر را چندین بار مرور و توجه و تدبر و تفکر نماییم تا گفتار و کارهایمان را بر اساس رهنمودهای ایشان انجام دهیم و بدانیم که همه مورد خطاب ایم، نه فلان آقا. و بدانیم که خیلی ضعف داریم و وظایفی سنگین بر دوشمان ، اگر احساس کنیم. و اگر دل در گرو ولایت خدا و اهل بیت علیهم السلام نداشته باشیم، معلوم نیست که به کجا می رسیم. شهر التّوبة و الانابه ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنى بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنى رجوع الى اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعى یک معنائى را در خودش مندرج دارد. وقتى میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطهى خطا را، راه خطا را شناسائى کنیم؛ این خیلى مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطاى خودمان، از تقصیرى که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالى که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصى است، هم خود جماعى؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند.
نتیجه تلاش این ماه پس نتیجه این شد که در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتى باشد؟ در جهت تقوا. در آیهى شریفهى روزه میفرماید: «لعلّکم تتّقون»؛( بقره: 183) روزه براى تقواست. بنابراین، این تلاشى که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد. [ چهارشنبه 89/6/3 ] [ 1:6 صبح ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم
«ماه رمضان تالار ضیافت الهى است؛ یک تالار عظیم که اگر کسى وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آنجا خداى متعال آماده کرده، به خودش بهرهیى برساند، بهرهى فراوانى خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماههاى دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است. انواع و اقسام ضیافتهاى الهى: رحمت الهى، عزت الهى، توفیق الهى، قرب الهى، استغناى ناشى از تفضل الهى، رزق مادى، رزق معنوى، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفرهى ماه رمضان گذاشتهاند. بعضىها مىآیند و به این سفره نگاه نمىکنند و از وسط این سفره و اشیاء آن عبور مىکنند و مىروند و هیچى هم گیرشان نمىآید؛ بعضىها یک چیز مختصرى برمىدارند؛ یک روزهیى مىگیریم ما؛ یک مختصرکى، یک چیزى؛ اما بعضىها نه، حسابى مىنشینند سر این سفره و از رحمت الهى کیسهى خودشان را پُر مىکنند؛ عزت مىخواهند، دنیا مىخواهند، آخرت مىخواهند؛ رفع گرفتارى مىخواهند، گشایش در زندگى مىخواهند، استغناى طبع مىخواهند، صفات و خُلق حسنه مىخواهند؛ هرچه مىخواهند، براى خودشان و براى دیگران برمىدارند.»1 .... گاو و خر بینى و ضیاع و عقار آن دلى که انسان در آن عشق اتومبیل فلانجور دارد، آن دل نیست، گاراژ است! بنگاه معاملاتى است! آن دلى که همهاش در آن میل جنسى موج مىزند، دیگر دل نیست، آن عشرتخانه است. شاعر، آن زمان که ضیاع و عقار و زمین و ملک و گاو و خر در زندگى نقش داشته، از اینها نام برده و مىگوید دلى که اینها در آن باشد، آنجا طویله است! ده است! دل، نیست؛ دل جاى خداست؛ جاى نور است.»2 *** *** *** مطالعه فایل متنی ابـعاد تـربیتـی روزه از استاد حجت الاسلام ماندگاری هم می ارزه رحمت، عزت و قرب الهی نصیبتون؛ برای فرج دعا کن ----------------------- 2،1- بیانات آیت الله خامنه ای در جمع کارکنان وزارت اطلاعات در تاریخ 13/07/1383 [ پنج شنبه 89/5/21 ] [ 11:6 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم ما خیلی ادعا داریم! نه؟ درباره ولایت پذیری هم خیلی ادعایمان می شود! نه؟ اما در عمل چگونه ایم؟ بارها در صلوات شعبانیه خوانده ایم «المتقدم لهم مارق و المتاخّر هنهم زاحق و اللازم لهم لاحق»؛ اما آیا آن گونه که باید حق این عبارات را به جا آوریم زیسته ایم؟ امیدوارم که در حرف نمانیم و در زمان غیبت امام عصر علیه السلام ، در ولایت ذوب شویم همان گونه که شهدا ذوب شدند و به انوار الهی ملحق گشتند. حال در اینجا فرازی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر آمده است. خودت را محک بزن ؛ کجای کاری در سال همت و کار مضاعف؟ شعبان؛ماه فرصت «خود ماه شعبان هم عزیزان من! با قطع نظر از این تولدها و ولادتهاى مبارک، عید است؛ عید تقرب و توجه به خداوند و توسل قلبى به ساحت ربوبى؛ فرصت بزرگى است براى نورانى کردن دل و جان انسان و آماده شدن انسان براى ورود در ضیافت ماه مبارک رمضان. با این چشم نگاه کنیم به ماه شعبان؛ ماه فرصت عبودیت خداوند و فرصت خودسازى.» انگیزهی کار بزرگ «کارهاى خوب، کارهاى بزرگ، فقط با انگیزههاى ممتاز و از اعماق دل برآمده انجام میگیرد. کارهاى بزرگ را به صورت دستورى و تشریفاتى و ادارى و اینها نمیشود انجام داد.» انگیزه های بالا «آن کسى که از لحاظ کمیتِ کار خیلى وقت خود را صرف میکند و از وقت استراحتِ خودش میزند، انگیزهى بالائى دارد؛ این یک چیز برجستهاى است. ما چنین روحیهاى را دیدهایم؛ در همین جا هم هست.» [ دوشنبه 89/5/11 ] [ 11:1 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم «دغدغه ای که مدتی است گرفتارش هستم و بنا دارم آن را مطرح کنم این نکته است که ما حمل امانت و ادای امانت نکرده ایم... حرف در این است که این بچه هایی که در دامان ما بزرگ شده اند و بچه های خود ما هستند، چرا با احساس ما، با معرفت ما، با اعتقاد ما گره نخورده اند و با این همه بیگانه اند. در جمع های ما، با اشک و خنده های ما بیگانه اند. گریه کردن های ما را نمی فهمند. در جمع ما می آیند، مانوس و سرگرم هم می شوند، ولی بین ما و آنها فاصله است... چه چیزی در تو آمده که فرزند تو از آن بیگانه است؟ این بصیرت را چه کسی باید منتقل می کرد؟ ... چه چیزی را باید تحصیل می کردی که نکردی؟ چه چیزی را باید تبلیغ می کردی که نکردی؟ و چگونه باید تبلیغ می کردی؟ دغدغه ی من این است که ما این خط انتقال معرفت را پاسداری نکرده ایم. خط می گویم و نه نقطه؛ منظورم از خط مجموعه ای از کارها و فعالیت هایی است که باید انجام می شده و نشده است.» مطالبی که گذشت، فرازی از کتاب «خط انتقال معارف» استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) است. کتابی که جدیدا از کتابخانه محل تحویل گرفته ام و پندارم این است که همانند دیگر کتاب ها و سخنرانی های ایشان سرشار از معارف است و این یکی هم خط انتقالی برای آن به دیگران. [ چهارشنبه 89/5/6 ] [ 11:46 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم لک الحمد یا ذاالجود و المجد و العلی ستایش برای توست ای صاحب بخشش و بزرگواری و والا مقام تبارکت تعطی من تشاء و تمنع بزرگواری تو را سزاست که به هر که خواهی عطا کنی و از هر که خواهی دریغ نمایی ماه خداوند تعالی،ماه رحمت و مغفرت، رجب، کم کم به انتهای خود نزدیک می شود… «این الرجبیون»؟ « واردین بر غیر تو ناامید شوند و درخواست کنندگان از غیر تو ضرر وزیان بینند....» چه کرده ایم در این ماه عزیز خدا؟ ماه زیارتی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ،ولی نعمت مان؛ مقدمه ماه پیامبر رحمت صلوات الله علیه ؛ ... ای خدای آفریننده و نگهبان و پناهم ، در ماه با شرافتت، در حال سختی و آسودگی به سوی تو ناله میکنم و از تو می خواهم خداوندا، اگرچه گناهم بزرگ و بسیار است، اما عفو تو از گنهم بزرگتر و وسیع تر است خدای من، ما را پاک و پاکیزه و مطهر بپذیر که تنها تو را بپرستیم و تنها از تو یاری جوییم و تنها برای تو باشیم خدایا، به حق حضرت مصطفی صلوات الله علیه و علی ابن ابیطالب علیه السلام، مرا بر دین آخرین پیامبرت محشور نما چون شهیدان راهت *** *** *** رهبر معظم انقلاب حفظه الله:«یاد خدا را همچون حرز سعادت، همواره با خود داشته و در دل حفظ کنید. تقوا و اجتناب از گناه، احساس مسؤولیت سیاسی و اجتماعی، کسب علم و آگاهی، آمادگی دائمی برای دفاع از انقلاب و اسلام، و رفتار انسانی و دلنشین با خانواده و معاشران، توصیههای همیشگی من است.» [ سه شنبه 89/4/15 ] [ 12:5 صبح ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم «از مسئولین اجرایی، تا مسئولان قضایی، تا قانون گذاران، تا روحانیان، تا گویندگان، تا روزنامه نگاران، تا روشنفکران و دیگران، همه باید این را وظیفه خودشان بدانند. اگر جهت گیری عدالت اجتماعی در کشور ضعیف شود، هر کاری در کشور انجام گیرد، به زیان طبقات ضعیف و عامه مردم و به سود یک عده معدود زرنگ ها و گردن کلفت ها و دست و پا دارها و قانون دانهای قانون شکن که راههای قانون را بلدند و قانون شکنی را هم می دانند، تمام خواهد شد. مجموعه ای از این کارها به عهده همه است.»1 خبرهای عجیب یکی از پس دیگری می آیند! «دادگاهی جلوی اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را درباره دانشگاه آزاد! گرفت»، «مجلس قانونی برای موقوفه کردن دانشگاه آزاد! تصویب کرد». دانشگاه آزاد! پس از مدتها بی قانونی و قانون گریزی و تصاحب حقوق دانشجویانش، این بار برای فرار از حساب و کتاب به راه های قانونی روی آورده! جالب است کسانی از این راه های قانونی! دفاع میکردند و آن را جلو میبرند که یا نزدیکی فامیلی و یا وابستگی مدرکی و ... به عالیجنابان! دانشگاه آزاد! دارند. پندارم این بود که دانشگاه آزاد! آزاد می شود، اما انگار قانون دانان قانون شکن کار خود را بهتر بلدند، همان کسانی که رهبر معظم انقلاب چه در گذشته و چه در حال حاضر هشدار آنان را داده بودند. به هر حال، با همه لابی گری های عالیجنابان این دنیایی دانشگاه آزاد! این دانشگاه، آزاد خواهد شد و ما تنها امیدوار به خداوند رحمان و رحیم هستیم. «و تمت کلمة ربک صدقا و عدلا ...»2 ------------------ 1- مقام معظم رهبری 2- سوره انعام، آیه 115 [ یکشنبه 89/3/30 ] [ 11:49 عصر ] [ میثم ]
در نزدیکی مزار شهید «سید احمد پلارک»، چسبیده به یادمان شهدای حج خونین سال 66، قبر شهیدی است که سخنش مرا به خود جذب کرده بود؛ سالها است، اما نمی دانم چگونه و چرا... تا اینکه دوباره پس از مدتها توفیق نصیب ما شد و شهدا دعوت نمودند برای زیارت.
«ای شهید، ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای؛ دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را از این منجلاب بیرون کش». همین. شهید عبدالله باقریان قره شیران: «خدایا ما را در کشتی های نجاتت جای ده و ما را سرچشمه دوستی ات وارد ساز و جهادمان را در راهت و نیت مان در کردار با تو خالص گردان» [ جمعه 89/3/21 ] [ 6:17 عصر ] [ میثم ]
|