تمهیدات |
آیا انقلاب را میشناسی؟ علمدارانش، تغییراتش را چطور؟ تاثیراتش، اصولش و آرمانهایش... در این میان چه میکنی و وظیفه ات چیست؟ فرازهایی از خطبه اول نماز جمعه تهران، به امامت امام خامنه ای به وضوح تصویری جهت شناخت را ارائه میدهند...
پیش نیازی تقوا خداى متعال به پیغمبر خود هم میفرماید: «یا ایّها النّبىّ اتّق اللَّه». تقوا، لزوم تقوا، رعایت تقوا، مخاطبش حتّى وجود مقدس پیغمبر است. خدا را در نظر داشته باشیم؛ مراقب اعمال خود، رفتار خود، گفتار خود، حتّى افکار و تصورات خود باشیم؛ این معناى تقواست. اگر این حاصل شد، همهى راههاى بسته گشوده خواهد شد و خداى متعال در همهى مراحل، ملتى را که داراى تقواست، یارى خواهد کرد. معنای حوادث حوادث امروز شمال آفریقا، کشور مصر، کشور تونس، برخى کشورهاى دیگر، براى ما ملت ایران معناى دیگرى دارد، معناى خاصى دارد؛ این همان چیزى است که همیشه به عنوان حدوث بیدارى اسلامى، به مناسبت پیروزى انقلاب بزرگ اسلامى ملت ایران گفته میشد؛
تقدیر الهى ناگهان حادثهى بزرگى، انفجار عظیمى رخ داد که همهى اوضاعِ اینها را به هم ریخت. یک مرد عالم، برجسته، حکیم، فقیه، مجاهد، شجاع، خطرپذیر و نافذالکلمه به نام امام خمینى در ملت ایران ظهور کرد که حقیقتاً ظهور این مرد، حضور این مرد، تربیت این انسان بزرگ، کار خدا بود. این تقدیر الهى بود که یک چنین اتفاقى بیفتد. مردم ایران هم آماده بودند، استقبال کردند، پذیرفتند، خطرها را به جان خریدند، وارد میدان شدند، جانشان را دادند، مالشان را دادند، امتحان خوبى پس دادند؛ لذا انقلاب اسلامى به وجود آمد.
اهداف دشمن هدف اول، براندازى بود. هدف بعدى این بود که اگر براندازى نظام جمهورى اسلامى تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنى صورت انقلاب باقى بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود. در این زمینه خیلى تلاش کردند؛ که آخرین نمایشنامهى آنها که روى صحنه آمد، همین فتنهى 88 بود. هدف سوم هم باز این بود و هست که کارى کنند که اگر نظام اسلامى باقى میماند، از عناصر ضعیفالنفسى که میتوان در آنها نفوذ کرد، استفاده کنند و اینها را در مسائل کشور، در واقع طرفهاى اصلى خودشان قرار بدهند. ایجاد تغییراتی اساسى این انقلابى که در ایران اتفاق افتاد، تغییراتى را به وجود آورد که از لحاظ عمق و ژرفا تغییرات مهمى است، تغییرات اساسى است. بر اساس این تغییرات است که میشود جامعه را پیش برد و تغییرات گستردهاى به وجود آورد. این پایههاى اصلى، محکم گذاشته شد.
پایه گذاری تمدنی وقتى در یک کشور این پایهها گذاشته شد، آنگاه این ملت میتواند امیدوار باشد که بر روى این پایهها بناى یک تمدن جدید و عظیم را میتواند پایهگذارى کند. هر کدام از این خصوصیات به نحوى جلب نظر ملتها را میکند. ملتهاى دیگر نگاه میکنند، مىبینند، مجذوب میشوند، تحسین میکنند؛ که البته از همه مهمتر، همان مسئلهى استقلال سیاسى و ایستادگى در مقابل زورگوئى دشمنان است. انقلابی آرامپز این اتفاق، امروز نیفتاده است؛ سى سال است. یک مطلبى تدریجاً و آرام آرام در ذهن ملتها جا میگیرد، رشد میکند، پخته میشود، بعد به این صورتى که امروز در شمال آفریقا و در مناطق دیگر مشاهده میکنید، بروز میکند. فتنه در همین فتنهى 88 همین جور بود. جنجال کردند، هیاهو کردند، گفتند جمهورى اسلامى تمام شد رفت، اختلافات شد، چنین شد، چنان شد؛ بعد نگاه کردند، دیدند ملت ایران فائق آمد. الهامبخش و الگوساز انقلاب ما توانسته است الهامبخش باشد، الگوساز باشد؛ و این بر اثر ثبات و استقامت و ایستادگى بر اصول و پایههاى اصلى است که این انقلاب به وسیلهى امام اعلام کرد. این انقلاب ایستادگى کرد
امروز حرکت به سمت عدالت اجتماعى از سالهاى قبل هم بیشتر است، از دورههاى قبل هم بیشتر است. یکى از نمونههاى مهم عدالت اجتماعى، تقسیم و توزیع متناسب فرصتهاى کشور است. زندگى مسئولین جامعه، مسئولین کشور بحمداللَّه مثل زندگى متوسط مردم، گاهى بعضى پائینتر از متوسط مردم است؛ اینها خیلى باارزش است. همین مسئلهى سهام عدالت، همین مسکن روستائى، همین هدفمند کردن یارانهها، یک کار بزرگى است. اگر انشاءاللَّه مسئولین کشور بتوانند این را خوب اجرا کنند و عمل کنند، این خیلى مهم است.
فاستقم کما امرت ایستادگى شما ملت ایران ظرف این سى و دو سال بر روى شعارهاى اصلى انقلاب، این برکت بزرگ را داشته است که امروز دنیاى اسلام به چشم عظمت نگاه میکند. وقتى مسئولین کشور شما به کشورهاى مختلف سفر میکنند، آنجور استقبالى از آنها میشود. وقتى حسابگرها میخواهند محبوبیت شخصیتهاى سیاسى را محاسبه کنند، مسئولین کشور شما در ردیف اول قرار میگیرند. ملت ایران کارش الگو شد؛ امروز دارید نشانههاى این را مشاهده میکنید.
خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی
[ یکشنبه 89/11/24 ] [ 11:32 صبح ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم کلیپی درباره رابطه ما و کوفیان در حاشیه سفراخیر امام خامنه ای به قم
[ چهارشنبه 89/7/28 ] [ 7:37 عصر ] [ میثم ]
معمولا پیش می آید افرادی دنیای غرب را برای خودشان، اتوپیا یا مدینه فاضله تصور می کنند بدون اینکه شناخت صحیحی از آن داشته باشند و با واقعیت های ضد بشری آن آشنا باشند. این مشکل معمولا در تحصیل کردگان دانشگاهی به خصوص علوم انسانی یافت می شود. حضرت آقا حفظه الله در بیانی به طور خلاصه تصویری کوتاه از غرب مدرن را برای نخبگان ایران اسلامی روایت کردند که این گونه است: «علم دو جور میتواند هدف داشته باشد: یک جور هدفى که دارندگان کنونى علم در دنیا آن هدف را داشتند و دنبال کردند و آن هدف، هدفى است ناپاک و نامقدس. به ادعاها نگاه نکنید؛ واقعیت قضیه در پیشرفت علمى غرب، واقعیت بسیار تلخ و بسیار تأسفآورى است؛ واقعیتى است که انسان به هیچ قیمتى حاضر نیست به سمت آن حرکت کند. پیشرفت علم در دنیاى غرب، چه از وقتى که اساساً تحرک علمى غرب شروع شد - باید گفت تحرک فکرى، که مقدمهى تحرک علمى بود - که از قرن شانزدهم میلادى در ایتالیا و در انگلیس و در جاهاى دیگر شروع شد، چه آن وقتى که انقلاب صنعتى در قرن هجدهم ابتدا در انگلیس به وجود آمد؛ ایجاد کارخانجات بزرگ و ماشینهاى عظیم که بتدریج در طول چند ده سال این اتفاق افتاد، بعد تولید ثروت از این راه - حالا آنچه که در خود آنجاها شد، چه حقوقى پایمال شد، چه فقرائى از بین رفتند، طبقهاى که بر اثر این ماشینهاى بزرگ به وجود آمد، چه ظلمهائى به مردم کردند، آنها بماند - بعد بتدریج گسترش این علم و فناورى در دیگر کشورهاى اروپائى، به قیمت نابودى آزادى بسیارى از ملتها، تهدید هویت بسیارى از ملتها و وارد آمدن یک ظلم عظیم، همراه با سبعیت بر بسیارى از کشورها و ملتها تمام شد. آنها احساس کردند مواد اولیه لازم دارند، احساس کردند بازار فروش لازم دارند؛ این هم در کشورهاى دیگر بود؛ لذا از این دانش استفاده کردند و در مقابل شمشیر و نیزه، توپخانه تولید کردند؛ بعد هم انگلیسىها و هلندىها و پرتغالىها و فرانسوىها و بعضى دیگر از کشورهاى اروپائى راه افتادند رفتند به اطراف دنیا، آنقدر با ابزار علم و فناورى در دنیا فاجعهآفرینى کردند که اگر اینها را جمع کنند، یک دائرةالمعارف عظیم خواهد شد با دهها مجلد و گریهآور. فقط آمریکا هم نیست؛ آمریکا بعد ملحق شده.
شما ملاحظه کنید اینها در هند چه کردند، در چین چه کردند. در قرن نوزدهم، انگلیسىها در هند فجایعى آفریدند که من یقین دارم - شما جوانها کمتر هم به تاریخ و به این چیزها اهمیت میدهید - یکهزارمِ آنچه را که اتفاق افتاده، شما در تبلیغات و در حرفها نشنیدهاید. «نهرو» در کتابِ خودش مینویسد اینها آمدند هند. به گفتهى او، در دورانى که هنوز انقلاب صنعتى نشده بود و ماشینهاى بزرگ به وجود نیامده بود، شبه قارهى هند از لحاظ صنعت، یکى از کشورهاى پیشرفتهى دنیا بوده. اینها براى اینکه کار خودشان را پیش ببرند، صنعت هند را نابود کردند؛ طبقهى متوسط هند را نابود کردند؛ پیدایش حرکت به سمت دانش و صنعت را با انواع و اقسام تضییقها متوقف کردند؛ یک بیمارى مزمن در کالبد یک ملت به وجود آوردند و تزریق کردند؛ که هنوز که هنوز است، بعد از گذشت تقریباً صد و پنجاه سال از شروع این کارها در هند، این بیمارى در آنجا علاج نشده. شبیه این کار را در چین کردند؛ فجایعى که در چین آفریدند، فشارى که به ملت چین وارد کردند. اینها مال قرن نوزدهم است. در آفریقا چه کردند. به کمک علم، در خود قارهى آمریکا چه فجایعى را آفریدند. در آفریقا و در آمریکاى لاتین، چقدر انسانهاى آزاد برده شدند؛ چقدر خانوادهها تارومار و نابود شدند. علم را اینجورى پیدا کردند. بنابراین جهت علم عبارت بود از حرکت به سمت ثروت، بدون رعایت ذرهاى اخلاق و ایمان و معنویت. اروپائىها همان وقت هم ادعاى تمدن میکردند، اما رفتارشان از وحشىترین قبائل در حملات گوناگون قبیلهاى وحشیانهتر بوده. اینهائى که عرض میکنم، شعار نیست؛ اینها هر کدامش سند، مدرک و تعبیرات دقیق دارد که چه کار میکردند؛ که الان مجال توضیح نیست. اگر من گوشهاى از آنها را میگفتم، میفهمیدید که در آسیاى شرقى، در آفریقا و در نقاط دیگر، به وسیلهى همین اروپائىها و غربىها و با ابزار علمِ آنها چه اتفاقى افتاده است. چون هدف، ثروت بود، بنابراین اخلاقى وجود نداشت، مذهبى وجود نداشت، خدائى وجود نداشت. ما این علم را نمیخواهیم. این علم، آن وقتى که رشد پیدا میکند و به منتها درجه میرسد، میشود مثل این چیزى که امروز کشورهاى غربى دارند؛ میشود بمب اتم، میشود این همه ظلم و ستم، میشود نابودى دموکراسى در مدعىترین کشور دنیا از لحاظ دموکراسى - یعنى آمریکا - میشود اختلاف طبقاتى روزافزون و شکاف طبقاتى؛ میلیونها کارتنخواب، میلیونها زیر خط فقر در یک کشور ثروتمند و پیشرفته. این علم فایدهاى ندارد. ما دنبال این علم نیستیم. نه تعلیمات انبیاء، نه تعلیمات اسلام، نه وجدان انسانى، ما را به این طریق سوق نمیدهد؛ هیچ شوقى در انسان نمىآفریند. اگر روشى که علمآموزان و صاحبان علم در دنیا در این دویست سال سیصد سال دنبال کردند، ما هم ته صف آنها بایستیم، راهى که آنها رفتند، ما هم همان راه را برویم، این که هنرى نیست؛ این که هدفى نیست که انسان از جان خودش براى آن مایه بگذارد. ما بایستى راه جدیدى را باز کنیم. راه جدید این است که یک ملتى با دارا بودن ابزار علم و اقتدار علمى - که همه چیز دیگر را به دنبال خودش مىآورد - انگیزههاى الهى و ارزشهاى الهى و اخلاق الهى را در دنیا عَلم کند و پرچمش را برافرازد. این، آن توقعى است که ما از شما داریم.» فرازی از بیانات امام خامنه ای در دیدار نخبگان جوان [ پنج شنبه 89/7/22 ] [ 10:5 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم نگاهی گذرا و کوتاه در نکات فرمایشات اخیر رهبر انقلاب، وظایفی که به عهده علما و روحانیون و مسئولین و خود ماست، گام بعدی را در رسیدن به مدینه فاضله، برای همه ما مشخص می کند. اما متاسفانه مشکلی است به درازای طول تاریخ؛ و آن هم عدم ولایت پذیری عده ای که همه چیز خود را در دایره نظام اسلامی و به برکت ولایت به دست آورده اند. بگذریم از آقایون فلان! و فلان!؛ اصل بحث در ادامه... «در مسائل جهانى آن چیزى که از همه واضحتر و بارزتر است، بیش فعال شدنِ جبههى مقابل ماست انسان از این حادثه، چند نکته را استفاده میکند. نکتهى اول این است که این، ناشى از قدرت روزافزون بیدارى اسلام است. نکتهى دوم این است که این حوادث باید ما را بیدار نگه دارد. چه کار باید بکنیم؟ باید درون خودمان را اصلاح کنیم. اصلاحِ دائمى جزو وظائف دائمى ماست. درون را چه جورى اصلاح کنیم؟ اول از خودمان شروع کنیم وقتى شروع به اصلاح خود کردیم، آن وقت اصلاح جامعه هم براى ما آسان خواهد شد. و او - اصلاح جامعه - آسانتر از اصلاح نفس است. تقویت روحیه جزو چیزهائى است که از وظائف اصلى ماست؛ چه به حیث مسئولین، چه به حیث روحانیون و معممین؛ سومین نکتهاى که از این وضعیتى که وجود دارد، استفاده میشود، شناسائى دشمن و شیوههاى او و کارى است که دارد انجام میدهد؛ ... وظیفهى دولت چیست؟ وظیفهى دولت درست کردن عقاید مردم است؟ نه، وظیفهى دولت زمینهسازى است؛ وظیفهى عملیاتى و میدانى به عهده روحانیت است، به عهدهى زبدگان است، به عهدهى نخبگان حوزه و دانشگاه است. این وظیفهى میدانى است. من امروز نگاه میکنم جاى این مجموعهى مکرم دینى و علمى را در خیلى جاها خالى مىبینم. حوزهى علمیه باید کمیتهها تشکیل بدهند، مجموعهها تشکیل بدهند، اتاق فکرهاى دینى تشکیل بدهند، راجع به مسائل گوناگون بنویسند، بحث کنند، تحلیل کنند، تحقیق کنند و محصولات اینها را بدهند بیرون. تصویرى که بنده نسبت به وضع کشور دارم ... چند نکته مترتب است: یکى اینکه فشارهاى دشمن و شرائط سخت، ما را ضعیف نکرده. نکتهى دوم اینکه، این فشارهائى که در دنیا انجام میگیرد، اینها محکوم به شکست است؛ نکتهى سوم؛ یک کلید اصلى وجود دارد و آن امید دادن و اطمینان دادن به مردم است.» بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى «عزیزان من! کشور شما و ملت شما در یک پیچ خطرناک تاریخى در حال حرکت است. امروز نوبت این فرا رسیده است که امت اسلامى خود را از زیر بار این همه مشکلات، این همه آلودگىها، این همه گرفتارىها خلاص کند. ملت ایران قدم بزرگ اول را برداشته است. ما در این پیچ عظیم تاریخى داریم با احتیاط، با تدبیر، با حواس جمع و با نیروى زیاد جلو میرویم. و این به برکت چند عامل اصلى است؛ یکى از این عوامل، شما جوانها هستید. شما دارید کشور را جلو میبرید. یکى از موتورهاى قوىِ پیشبرنده، حضور جوانهاست. صدامى که آنها براى مقابلهى با ملت عزیز ایران و با انقلاب اسلامى و با امام بزرگوار پیش کرده بودند، اول بشدت ذلیل شد، بعد هم با نکبت مرد و از دنیا رفت؛ اما امام زنده است، انقلاب زنده است، فرزندان امام زندهاند، ملت امام زنده است. این یک تجربه است. و در آینده هم همین جور خواهد بود. امام زنده خواهد ماند، انقلاب زنده خواهد ماند، شما زنده خواهید ماند؛ دشمنان شما منکوب و نکبتزده از سر راه خواهند رفت.» بیانات در دیدار جهادگران بسیج سازندگى «مهمترین وظایف ائمه جمعه، توجه بیش از پیش به این جایگاه والا، آگاهی از واقعیتهای روز جامعه، غافل نشدن از طراحی های دشمن، ارتباط نزدیک و صمیمی با جوانان و استفاده از ابتکار و تواناییهای آنان است. در چنین جایگاهی، قطعاً حرکات، سخنان، اشارات و حتی سکوت امام جمعه می تواند الهام بخش باشد، بنابراین از جمله وظایف مهم ائمه جمعه، حفاظت از این جایگاه و مراقبت مضاعف از خود است. باید جوانان را از آسیب خطرهای دشمن حفظ کرد که یکی از راههای آن، ارتباط مستمر و هدایتگر ائمه جمعه با جوانان است باید با جوانان رفیق بود و حرف و سخن آنان را شنید و راه را برای حضور آنان در عرصه های مختلف باز کرد.» دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با رهبر معظم انقلاب چندی قبل دیداری خصوصی به همراه 10 نفر از دوستان جوان دانشگاهی با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه داشتیم؛ آخرین سوال را بنده از ایشان درباره اشاره حضرت آقا در حکم انتصاب ایشان مبنی بر استفاده از جوانان و همچنین وظایف نماینده و مسئولین پرسیدم که ایشان هیچ جوابی ندادند و جلسه را ختم کردند! و ما بدون هیچ برداشت و نتیجه ای برگشتیم. از خوبی های ایشان که بگذریم در مدتی که ایشان به شهر ما آمده اند، در خطبه های نماز جمعه اشاره ای به خدمات و کارهای دولت نکرده اند، گویی اصلا چیزی به نام دولتی که با 25 میلیون رای سر کار آمده وجود ندارد! حال با دیدن فرمایشات رهبر عزیز و عملکرد ایشان، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... البته امیدواری همچنان باقی است که «الا انّ نصر الله قریب» [ پنج شنبه 89/7/8 ] [ 9:20 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم از اینکه مقدمه ای بر کلام دلنشین رهبر انقلاب می نویسم، شرمنده ام و تقاضای عفو از پیشگاه ایشان دارم، چون کسی نیستم و اصلا هیچم. اما با توجه به تجربیات و رفتار همه ما که کلی ادعا در حرف داریم و پای مان در عمل می لنگد و حتی رهنمودهای ایشان را از یاد می بریم، ضروری است، بیانات رهبر را چندین بار مرور و توجه و تدبر و تفکر نماییم تا گفتار و کارهایمان را بر اساس رهنمودهای ایشان انجام دهیم و بدانیم که همه مورد خطاب ایم، نه فلان آقا. و بدانیم که خیلی ضعف داریم و وظایفی سنگین بر دوشمان ، اگر احساس کنیم. و اگر دل در گرو ولایت خدا و اهل بیت علیهم السلام نداشته باشیم، معلوم نیست که به کجا می رسیم. شهر التّوبة و الانابه ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنى بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنى رجوع الى اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعى یک معنائى را در خودش مندرج دارد. وقتى میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطهى خطا را، راه خطا را شناسائى کنیم؛ این خیلى مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطاى خودمان، از تقصیرى که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالى که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصى است، هم خود جماعى؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند.
نتیجه تلاش این ماه پس نتیجه این شد که در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتى باشد؟ در جهت تقوا. در آیهى شریفهى روزه میفرماید: «لعلّکم تتّقون»؛( بقره: 183) روزه براى تقواست. بنابراین، این تلاشى که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد. [ چهارشنبه 89/6/3 ] [ 1:6 صبح ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم ما خیلی ادعا داریم! نه؟ درباره ولایت پذیری هم خیلی ادعایمان می شود! نه؟ اما در عمل چگونه ایم؟ بارها در صلوات شعبانیه خوانده ایم «المتقدم لهم مارق و المتاخّر هنهم زاحق و اللازم لهم لاحق»؛ اما آیا آن گونه که باید حق این عبارات را به جا آوریم زیسته ایم؟ امیدوارم که در حرف نمانیم و در زمان غیبت امام عصر علیه السلام ، در ولایت ذوب شویم همان گونه که شهدا ذوب شدند و به انوار الهی ملحق گشتند. حال در اینجا فرازی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر آمده است. خودت را محک بزن ؛ کجای کاری در سال همت و کار مضاعف؟ شعبان؛ماه فرصت «خود ماه شعبان هم عزیزان من! با قطع نظر از این تولدها و ولادتهاى مبارک، عید است؛ عید تقرب و توجه به خداوند و توسل قلبى به ساحت ربوبى؛ فرصت بزرگى است براى نورانى کردن دل و جان انسان و آماده شدن انسان براى ورود در ضیافت ماه مبارک رمضان. با این چشم نگاه کنیم به ماه شعبان؛ ماه فرصت عبودیت خداوند و فرصت خودسازى.» انگیزهی کار بزرگ «کارهاى خوب، کارهاى بزرگ، فقط با انگیزههاى ممتاز و از اعماق دل برآمده انجام میگیرد. کارهاى بزرگ را به صورت دستورى و تشریفاتى و ادارى و اینها نمیشود انجام داد.» انگیزه های بالا «آن کسى که از لحاظ کمیتِ کار خیلى وقت خود را صرف میکند و از وقت استراحتِ خودش میزند، انگیزهى بالائى دارد؛ این یک چیز برجستهاى است. ما چنین روحیهاى را دیدهایم؛ در همین جا هم هست.» [ دوشنبه 89/5/11 ] [ 11:1 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم لک الحمد یا ذاالجود و المجد و العلی ستایش برای توست ای صاحب بخشش و بزرگواری و والا مقام تبارکت تعطی من تشاء و تمنع بزرگواری تو را سزاست که به هر که خواهی عطا کنی و از هر که خواهی دریغ نمایی ماه خداوند تعالی،ماه رحمت و مغفرت، رجب، کم کم به انتهای خود نزدیک می شود… «این الرجبیون»؟ « واردین بر غیر تو ناامید شوند و درخواست کنندگان از غیر تو ضرر وزیان بینند....» چه کرده ایم در این ماه عزیز خدا؟ ماه زیارتی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ،ولی نعمت مان؛ مقدمه ماه پیامبر رحمت صلوات الله علیه ؛ ... ای خدای آفریننده و نگهبان و پناهم ، در ماه با شرافتت، در حال سختی و آسودگی به سوی تو ناله میکنم و از تو می خواهم خداوندا، اگرچه گناهم بزرگ و بسیار است، اما عفو تو از گنهم بزرگتر و وسیع تر است خدای من، ما را پاک و پاکیزه و مطهر بپذیر که تنها تو را بپرستیم و تنها از تو یاری جوییم و تنها برای تو باشیم خدایا، به حق حضرت مصطفی صلوات الله علیه و علی ابن ابیطالب علیه السلام، مرا بر دین آخرین پیامبرت محشور نما چون شهیدان راهت *** *** *** رهبر معظم انقلاب حفظه الله:«یاد خدا را همچون حرز سعادت، همواره با خود داشته و در دل حفظ کنید. تقوا و اجتناب از گناه، احساس مسؤولیت سیاسی و اجتماعی، کسب علم و آگاهی، آمادگی دائمی برای دفاع از انقلاب و اسلام، و رفتار انسانی و دلنشین با خانواده و معاشران، توصیههای همیشگی من است.» [ سه شنبه 89/4/15 ] [ 12:5 صبح ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم در جایی خواندم هنگامی که بچه های حزب الله لبنان، بعد از رحلت امام روح الله، پیش مقام معظم رهبری آمدند و نماینده ای برای بحث مقاومت را درخواست نمودند، ایشان فرمودند «مسایل لبنان و فلسطین مربوط به خود من است و خودم آنها را پیگیری می کنم»(قریب به مضمون) همچنین حضرت آقا در دیدار شرکت کنندگان در افتتاحیهى همایش غزه در تاریخ 8/12/1388 فرمودند: «مسئلهى فلسطین فقط مسئلهى جغرافیا نیست؛ مسئلهى بشریت است؛ مسئلهى انسانیت است. امروز مسئلهى فلسطین شاخص میان پایبندى به اصول انسانى و ضدیت با اصول انسانى است. مسئله این قدر اهمیت دارد.» اما در این بی خبری از قدس و عدم انعکاس مناسب مسایل آن در صدا و سیمای ایران و مسئله مهم آن، نکاتی را باید دانست و وظایفی که از جانب ما مغفول مانده! اسراییل در هفته ی آخر شب عید (گل خرید ایرانیان) کنیسه ای را در بیت المقدس افتتاح کرد. که قبلا این شهر را هم پایتخت اسلام کرده اند. صهیونیست ها از تمامی جهان هنرمندانشان را جمع کرده اند و هیکل سلیمان را روی همه جای این کنیسه حک کرده اند.پس متأسفانه باید بگویم گام اول یهودی سازی قدس برداشته شده است اسراییل از سال 1967 تاکنون مشغول ساختن شهرک های کوچک یهودی در این شهر است که به دلیل حساسیت بسیار بالای این شهر، این کار کم کم پیش می رفت. اگر مثلا تا حالا این روند 50 واحد 50 واحد پیش می رود، حالا که اسراییل حساسیتی ندیده است 1600 واحدی پیش می رود که این بی سابقه است. موضوع بعدی حملات مجدد به غزه است. اکنون حداقل شریان های زندگی غزه هم با دیوار فولادی مصر از بین رفته است. اسراییل معتقد است که عامل اصلی شکست قبلی همین تونل ها بود که ارتباط غزه را با دنیای خارج حفظ می کرد، و حالا با از بین رفتن این تونل ها می توان در یک حمله ی اعلام نشده و به دور از فشار رسانه ها و افکار عمومی کار حماس را یکسره کرد. در همین رابطه در خط تماس لبنان با رژیم صهیونیستی، اسراییل در وضعیت جنگی 100% در سه هفته ی اخیر قرار دارد. به طوری که این آرایش پس از جنگ 33 روزه بی سابقه است و در مقابل هم حزب ا... آرایش کاملا جنگی گرفته است و خود را برای حمله ی اسراییل آماده کرده است. این گارد جنگی اسراییل نکته ایست... . اما اگر کسی واقعیت سرزمین های اشغالی را مطالعه کند می فهمد که اسراییل علی رغم این گاردها، در درون خودش از لحاظ هویت اجتماعی و ساختارهای درونی گرفتار یک کشمکش میان مرگ و زندگی است. شاخصه های زیادی این را نشان می دهد. یکی این است که میزان جوانانی که حاضرند در سربازی برای اسراییل داوطلبانه شرکت کنند به حداقل میزان خود در 50-60 سال گذشته رسیده است. رهبر انقلاب در آن دیدار نویذی هم دادند: «فلسطین آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبههاى نداشته باشید. فلسطین قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا دولت فلسطینى تشکیل خواهد شد؛ در اینها هیچ تردیدى نیست؛ اما بدنامى آمریکا و بدنامى غرب برطرف نخواهد شد.»
از این نظر افق روشن است، اما این افق روشن وقتی به دست میآید که پشت سر آن عمل باشد.ما چه می توانیم بکنیم؟ مطمئنا یکی از وظایف ما مطالبه گری است که باید باشد و در جای خودش هم محفوظ است. اما کارهای اجرایی هم می توان انجام داد. قرآن بسیاری از جاها وقتی از جهاد ذکر می کند، اول جهاد بِاَموال می گوید و سپس بِاَنفس.پس حداقل ما جاهدوا بِاَموالهم را عمل کنیم. یک شبکه ی مالی می تواند ایجاد دغدغه در داخل هم بکند، این هم ارزش روانی دارد، هم ارزش مالی. خود این قضیه توجهات را جلب می کند و چه بسا همین مشکل یک مجاهد را حل می کند. علاوه بر بحث مالی، فرض کنید خبر اعلام موجودیت شبکه ی مالی در ایران درز کند، بسیار میتواند خبرساز باشد.فلسطینی می گوید احساس می کنم پشتیبان دارم. یکی از راه های دیگر خبررسانی است. این که جنایات اسراییل را هرروز به زبان انگلیسی روان برای مردم جهان آپ دیت ارائه کنیم، و سپس از این راه ایجاد شبکه های اطلاع رسانی اتفاق بیافتد. مثلا کسی که یک کامنت می گذارد را هدایت کنیم که احساساتت جریحه دار شد؟ خوب تو هم یک وبلاگ بزن. مهم ایجاد این شبکه ی اطلاع رسانی در سطح جهان و از همه جور آدمی است. . ما تا حالا چند کامنت گذاشته ایم برای تخریب روحیه ی اسراییلی ها؟ با وعده ی مرگ و تهدید و ...؟ بحث دیگر ایجاد حساسیت جدی در این زمینه اولا برای ایران، و ثانیا برای جهان اسلام است. در لبنان با این سؤال مواجه شدم که تکلیفتان را با کالاهای اسراییلی چرا مشخص نمی کنید؟ چه باید بگویم؟ چیزی نداشتم جز این که سرافکندهایم و دروغگو. وقتی اطلاعات نداریم، حساسیت هم نداریم. هم اطلاعات کامل و دقیق کسب کنید و هم منتقل کنید. این جبهه سرباز ندارد، و بسیاری از سربازان آن هم خوابند. اگر منتظرید تا جنگ شود و بعد شروع کنید به کار، حداکثر کاری که می توانید بکنید این است که بروید فرودگاه. قبل از جنگ باید همه ی شبکه سازی ها و برنامه ریزی ها را کرده باشید و کارها و راه ها مشخص باشد تا بتوانید کاری بکنید و در صورت نیاز حتی در جبهه بجنگید. باید یک جمعی داد بزنند. مثلا فرض کنید تحت این خبر که "نمایندگان 50 دانشگاه مطالبه کردند از دولت که این کار را پیگیری کن" به مسئولان فشار می آورید. و سخنی از ولی امر مسلمین « شکى نیست که بر اساس حقایقى که خداى متعال تقدیر کرده است، خاورمیانهى جدید شکل خواهد گرفت. این خاورمیانه، خاورمیانهى اسلام خواهد بود؛ کما اینکه مسئلهى فلسطین یک مسئلهى اسلامى است. همهى ملتها در مقابل فلسطین مسئولند. همهى دولتها در مقابل فلسطین مسئول هستند؛ چه دولتهاى مسلمان، چه دولتهاى غیر مسلمان.»
و دعای انتهایی حضرت علمدار «ای سید ما، ای مولای ما؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود پشتیبانی بفرما» ------------------------ در این متن از سخنرانی اخیر دکتر کوشکی در جمع دانشجویان استفاده شده است. [ جمعه 89/2/17 ] [ 7:37 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم تاکید مقام معظم رهبری در چند سال اخیر بر تولید علم برای پیشرفت، نقشه راه را برای ما ترسیم می نماید؛ حضرت آقا در جمع های گوناگون بر این مساله تاکید می ورزند، از جمع های دانشجویی تا صنایع گوناگون تولیدی و کارهای تحقیقاتی و اخیرا نیز در جمع کارگران نمونه سراسر کشور فرمودند « چند سال است که من روى مسئلهى علم تکیه میکنم و الحمدللَّه چرخهاى پیشرفت علمى و تولید علم در کشور به حرکت درآمده است؛ البته باید باز هم سرعت بگیرد، هنوز اول راهیم.» این مساله وظیفه ما دانشجویان را در این زمینه سنگین تر می نماید؛ چه اینکه می بینیم که فقدان دانش و علم بومی مخصوصا در علوم انسانی چه وضعیتی ایجاد کرده است. ترجمه علم غربی(Science) ،آن هم برای 20- 30 سال قبل، دانشجویان علوم انسانی را از خود باوری دور کرده و به سمت تمدن غرب و ارزشهای مادی آن سوق داده است. و این مساله تکلیف ما را سخت تر می کند در مبارزه تمدنی. البته باز نیز شاهدیم که ولی امر مسلمین در بیانات شان در جمع های گوناگون تمدن غرب و مولفه های آن را متناسب با مخاطبان دیدار ها به چالش می کشند و آن را زیر سوال می برند و در کنار آن شکل کلی تمدن ایرانی-اسلامی را به ما نشان می دهند. ایشان درباره رابطهى کارگر و کارفرما فرمودند:« هر دو روشى که در دنیاى متعارفِ زمان ما معمول بود - روش سوسیالیستى و روش سرمایهدارى - غلط است. در منطق تفکر سوسیالیستى، کارگر و کارفرما دو تا دشمن بودند در مقابل هم؛ دو تا دشمن، به خون هم تشنه؛ این تحلیلشان بود. راهحلى هم که نشان دادند، راهحل ضایعِ باطلِ غلطى بود: مالکیت دولت بر همهى منابع تولید و ابزارهاى تولید؛ که بعد از گذشت چند دهه، به آن فضاحت انجامید. آن یک نگاه بود، که نگاه دشمنى و ستیزهگرى بین کارگر و کارفرما بود. نگاه دیگر، نگاه منطق غربى است که کارفرما سلطان کارگر است، صاحباختیار کارگر است، کارگر ابزارى است در دست او و در اختیار او. این هم تحقیر شخصیت انسان است؛ غلط اندر غلط. هر دو نگاه، غلط است.» و نمای تمدن ایرانی-اسلامی را در این زمینه این گونه تصویر کردند: « نگاه اسلام، نگاه همکارى است. اینها دو تا عنصرند؛ وقتى که با هم ترکیب شدند، کار به وجود مىآید... دو عنصر به جاى اینکه با هم ضد باشند تا تولید یک موجود سومى را بکنند، با هم التیام پیدا میکنند تا موجود سومى به وجود بیاید. این، نگاه اسلام است؛ نگاه طبیعت، نگاه سنت الهى و قوانین آفرینش. در همهى قضایاى عالم همین جور است؛ از قضایاى طبیعى، تا قضایاى سیاسى، تا قضایاى تاریخى، اقتصادى و غیراقتصادى... یک رابطهى سالم، اخلاقى و انسانى بین خودشان تعریف کردند، آن وقت فضا میشود فضاى گسترش تولید. علاوه بر پیشرفت مادى، معنویت هم به وجود مىآید. این، نگاه ماست.» و برای رسیدن به این نگاه بومی باید حرکتی با اخلاص داشته باشیم « نسبت به گذشته، ما خیلى جلوئیم؛ اما نسبت به آنچه که شأن ملت ایران است، نسبت به آنچه که لازمهى میراث تاریخى ماست، نسبت به آنچه که باید ایران در مجموعهى کشورهاى دنیا باشد، ما عقبیم؛ باید جلو برویم. خیلى کار لازم داریم. من که عرض میکنم «همت مضاعف»، براى این است. همتمان فقط این نباشد که حالا این سنگ را از جلوى پایمان برداریم - این که چیزى نیست - همتمان باید رسیدن به سر قله باشد. همت مضاعف یعنى این. خوب، این مفت به دست نمىآید؛ این با حرف زدن و گفتن و بهبه و چهچه کردن به دست نمىآید؛ این با ورود - به معناى حقیقى کلمه - توى میدان کار و ابتکار به دست مىآید.» و در آخر باید قدر خودت را بدانی که بعدها غبطه نخوری « ظرفیت من و شما خیلى بیش از اینهاست عزیزان من! ... ملت ایران مثل همان جوانِ بااستعدادِ خوشاندامِ داراى ظرفیتى است که اگر چنانچه تلاش لازم را بکند، میرسد به آن قله، میشود ستاره. ملت ایران اینجورى است؛ این را نشان هم داده. اینها ادعا نیست، شعار نیست؛ اینها واقعیتهائى است که از لحاظ مطالعات براى ما روشن بود، تجربهى این سى سال هم براى ما آن را مثل روز واضح کرد.» «این جوان خیلى بااستعداد است؛ این ملت خیلى پرظرفیت است؛ این نیروى انسانى خیلى باارزش و نازنین است. از این باید استفاده کرد. پس ما میتوانیم. همت مضاعف معنایش این است که این ظرفیت را به فعلیت برسانیم.» پس یا علی برادر! که نصر خداوند نزدیکه... [ پنج شنبه 89/2/9 ] [ 12:23 صبح ] [ میثم ]
بازتولید حقائق اسلامى
مجموعهى سرگردان
سرطان خطرناک
اتحاد لازم
وظیفهى همهى ما
فریاد تفرقه
مسئلهى اسرائیل
محل اختلاف
اهداف خودش
یک واجب
حرف حق
پذیرش در دنیا
مجموعه فوق فرازی از بیانات حضرت آقا در دیدار به مناسبت ولادت حضرت رسول اعظم (ص) بود که ان شاء الله در زندگی مسلمانان پیاده و زمینه ای برای حکومت جهانی حضرت ولی عصر علیه السلام گردد. [ پنج شنبه 88/12/20 ] [ 11:20 عصر ] [ میثم ]
|