تمهیدات |
نعمتی بزرگ معرفت اهلبیت و ارادت به اهلبیت، نعمت بزرگى است. اگر همهى عمرمان را براى شکر این نعمت بزرگ صرف کنیم که خداى متعال چشم ما را نابینا و ناتوان از درک حقیقت قرار نداد، توانستیم این انوار طالعه و مضیئه را بهقدر استعداد خودمان ببینیم، درک کنیم، به آنها عشق و ارادت بورزیم و از آنها غافل نباشیم، واقعاً کم است. اصل قضیه نیتها را خدائى کنید؛ اصل قضیه این است... آن چیزى که روحى است در کالبد اعمال ما، نیت ماست؛ «انّما الاعمال بالنّیّات»؛(3) نیتهاست که به عمل ارزش میدهد. خلق بی نیاز اگر سرمایههائى را که در اختیار داریم، درست بشناسیم و به کار ببریم، بىنیازترین خلق خدا، ملت ما و مسلمانها خواهند بود . نماز، یکى از سرمایههاست. نماز را میخوانیم، با غفلت عبور میکنیم؛ مثل این است که یک انسان مبتلا به فقر غذائى، کمبود ویتامین، کمبود پروتئین، محتاج مواد لازم، به یک جعبهاى دسترسى پیدا کند که پر از همهى این موادى است که او احتیاج دارد؛ بعد آن را بو کند، کنار بگذارد! خب، باز کن، بخور، استفاده کن، نیرو را بفرست به بدن خودت؛ همین طور بو میکنى، میگذارى کنار؟! ... ما نماز را همین طور بو میکنیم، میگذاریم کنار! کلمه کلمهى نماز درس است، کلمه کلمهى نماز حال است؛ اگر قدرش را بدانیم بیائید، بیائید... ائمهى ما (علیهمالسّلام) که بدون تردید رتبه و مقامشان از ملک و فرشتگان مقرب خدا بالاتر است، جورى زندگى نکردند، جورى حرف نزدند، جورى مشى نکردند که از دسترس ما خارج باشند؛... میگویند بیائید، بیائید. راه همین است؛ ما باید دنبال ائمه راه بیفتیم؛ زندگى آنها الگوى ماست. خطری عظیم انسان در معرض آسیب است؛... عالِم، جاهل، همه در معرض آسیبند؛ «و المخلصون فى خطر عظیم». کو حالا مخلص؟ همهى ما زیر این استاندارد قرار داریم. اگر به حد استاندارد هم برسیم، مخلص هم بشویم، تازه «فى خطر عظیم»! خب، باید مراقب باشیم. دشمنان دنیاى ما، دشمنان آخرت ما، دشمنان عزت ما، دشمنان نظام جمهورى اسلامى، از نقاط ضعف ما استفاده میکنند؛ از حس شهوت ما، از حس غضب ما، از قدرتطلبى ما، از علاقهى ما به جلوهفروشى و خودنمائى؛ باید مراقب باشیم. گذر عمر... این زندگى میگذرد؛ لذات و سختىهایش همه به طرفةالعینى میگذرد. شما در دورهى جوانى، این حرف را درست نمیفهمید. انسان در دوران جوانى خیال میکند دنیا ثابت است، ساکن است، همیشه همین جور است؛ به سن ما که رسیدید، یک نگاه میکنید، مىبینید دنیا عجب سریع میگذرد؛ چشم به هم میزنید، گذشته. ... زندگى و حیات، آنجاست. «ذلک الّذى یبشّر الله عباده» - که امروز در آیات کریمه میخواندند - بشارتهاى الهى آنجاست. هم براى آنجا، هم براى حفظ عزت کشور و پیشرفت کشور، وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندى را خانمها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعى از مداحان سراسر کشور [ سه شنبه 91/3/2 ] [ 6:30 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم حضرت آقا شعار امسال را «تولید ملى» قرار دادند و دنبالهاش فرمودند: «حمایت از کار و سرمایهى ایرانى». و انتظار از مسئولین و مردم که در این جهت حرکت نمایند. ما در مسیر حرکتمان همانطور که رهبری فرمودند ضعفهایی داریم که باید برای رفع آنها حرکت جهادی کنیم؛ از جمله اینکه ایشان در خطبه اول نماز جمعه سال پیش فرمودند: . اینکه این ضعفها برطرف شود، در درجهى اول این نگاه به آینده است؛ در درجهى اول مسئولیتپذیرى ماهاست . .. اما متاسفانه در اوضاع این روزها عکس عمل به این فرمایشات را از مسئولین می بینیم... از سویی فردی –با هر مشکلی داشته یا نداشته- در دولت به مسئولیتی گمارده میشود و از سوی دیگر در مجلس برای آن هیاهو و استیضاح به پا می کنند و از هر دو طرف لجوج هایی پیدا می شوند که از این دست مسائل فرعی را توسعه می دهند. وقتی که جلسه مجلس را از رادیو محل کار گوش می دهم، بارها و بارها از این غفلت آزرده خاطر می شوم که در این وضعیت جهانی، بیداری اسلامی، مذاکرات هسته ای، تهدیدات، مساله اقتصادی و ... این گونه زمان آقایان می گذرد و چه کارهای بزرگی که بر زمین مانده و چه وظایفی که فراموش گشته. به یاد می آورم حضرت آقا لجاجت را یکی از علل عدم موفقیت برشمرند «... گاهى لجاجت است. یک حرفى را زده است، میخواهد پاى این حرف بایستد، به خاطر اینکه ننگش میکند از حرف خودش برگردد؛ که فرمود: «لعن اللَّه اللّجاج»؛ لعنت خدا بر لجاجت.» امیدوار خدای متعال عاقبت ما را ختم بخیر نماید و به شعوری برسیم تا امور را با عمل مان به سرانجام رسانیم و بتوانیم به وظیفه و مسئولیت خود عمل نماییم، تا کسی دیگر درباره ما این گونه نگوید. در انتها هم متنی اخلاقی از رهبر و مرجع و مقتدای مسلمانان و آزادگان جهان: «بعضى اشخاص لجبازند و هرچه انسان حقیقت را در مقابلشان قرار مىدهد، روى موضع لجوجانه خود اصرار مىکنند. چنین رویهاى، انسان را از حقیقت دور مىکند. فرد لجوج در ابتداى لجبازى هنوز اندکى نور حقیقت را مىفهمد و احساس مىکند که کارش براساس لجبازى است. اما وقتى لجاجت وى تکرار شد، دیگر آن اندک نورِ حقیقت را هم نمىفهمد. در او، باطن و اعتقاد و عقیدهاى دروغین بهوجود مىآید که اگر به خود برگردد و تعمق کند، مىبیند اینکه در ذهن اوست، عقیده نیست، «عن ظهر القلب» و از باطنِ جان نیست. اما لجاجت نمىگذارد که او سروش حقیقت و پیام معنویت و حق را به گوشِ جان بشنود.» [ سه شنبه 91/1/29 ] [ 11:49 عصر ] [ میثم ]
صدیقهى کبرى ارزش فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) به عبودیت و بندگى خداست. اگر بندگى خدا در فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) نبود، او صدیقهى کبرى نبود. صدّیق یعنى چه؟ صدّیق کسى است که آنچه را مىاندیشد و مىگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ مىشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین» «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبرى است؛ یعنى برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگى خداست. اگر بندگى خدا نمىکرد، صدّیقهى کبرى نمىشد. اساس، بندگى خداست. نه فقط فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمهى فضائل همهى معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) قطرههایى هستند از دریاى وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله» اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را مىشناسد.
فاطمه زهرا(سلاماللَّهعلیها)، معجزه اسلام این خود یک معجزهى اسلام است؛ یعنى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) در عمر کوتاه خود به مقامى میرسد که سیدهى نساء عالمین است؛ یعنى از همهى زنان بزرگ و قدّیس طول تاریخ برتر است. این چه عاملى است، این چه نیروئى است، این چه قدرت متحولکنندهى عمیق درونى است که از یک انسان در این مدت کوتاه، میتواند یک چنین اقیانوس معرفت و عبودیت و قداست و عروج معنوى بسازد؟ خود این، معجزهى اسلام است.
متعدد بودن نشانه های عظمت حضرت فاطمه الزهراء(سلاماللَّهعلیها(
اینکه از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: فداها ابوها خودش یک نشانه است. اینکه در روایت دارد که وقتى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) وارد خانهى پیغمبر مىشد، یا آنجایى که پیغمبر نشسته بودند وارد مىشد، قام الیها - حضرت پیش پاى او بلند مىشد؛ به طرف او مىرفت –این یک نشانه است؛ اینها عظمت است. اینکه همهى دنیاى اسلام از آن روز تا امروز - شیعه و سنى فرقى ندارد - این بانوى بزرگوار را با چشم عظمت و جلالت نگاه مىکنند، این هم خودش یکى از آن نشانهها و علامتهاست. امکان ندارد که همهى عقلا، علما و متفکران با نحلهها و عقاید مختلف در همهى تاریخ یک امت و ملت، بر مدح و ستایش یک مرکز متفقالقول باشند. این نیست مگر عظمت توصیفناپذیر آن مرکز؛ این خودش یک علامت است. همهى این عظمتها مربوط به یک بانوى هجده ساله؛ یک دختر جوان است! بیشترین سنى که براى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) طبق تواریخ مختلف گفته مىشود، از هجده سال است تا بیستودو سال. از آن تکریمى که امیرالمؤمنین براى ایشان قائل است، و از آن تکریمى که در روایات و کلمات همهى ائمه (علیهمالسّلام) دربارهى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) آمده انسان مىفهمد که چه عظمت و شیفتگىیى در کلمات ائمه نسبت به فاطمهى زهرا موج مىزند. هر یک از ائمه شط خروشانى هستند که فضاى معرفت و استعدادهاى بشرى را سیراب و بارور کردهاند و همهى این جویبارها از این چشمه سرازیر مىشوند؛ چشمهى جوشان فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها). روایات صادقین (علیهمالسّلام)، عظمت حضرت رضا و موسىبنجعفر و ائمهى بعدى، مقام والاى حضرت بقیّةاللَّه (ارواحنافداه)، همه جویبارهاى آن کوثرند؛ آن کوثر تمام نشدنى، آن چشمهى جوشان؛ برکات فاطمهى زهرا اینهاست.
[ یکشنبه 91/1/27 ] [ 10:46 عصر ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم «شعار امسال را قرار دادیم «تولید ملى»؛ دنبالهاش توضیح داده شده: «حمایت از کار و سرمایهى ایرانى»». وقتی حضرت آقا شعاری را برای سالی بیان می فرمایند، از پیش آن را درون خود به شعور و عمل رسانده اند و با توجه به واقعیت و آرمانهای انقلاب اسلامی و ترسیم موقعیت ایران پیش و پس از انقلاب در مواجهه با آسیبهای داخلی و تهدیدهای خارجی، عنوانی را برای سال اعلام می نمایند، تا مسئولین و مردم در آن راه حرکت کنند. البته باید احساس مسئولیت کرد و به سازندگی مشغول شد، هم مسئولین قوا در همه سطوح و همچنین مردم که رهبر انقلاب فرمودند: « در زمینهى مصرف، عمدهى کار دست مردم است؛ که این بخشى از اصلاح الگوى مصرف است که من دو سال قبل اینجا به ملت ایران عرض کردم، و بخشى از جهاد اقتصادى است که سال گذشته عرض کردم. تولید ملى مهم است؛ این را باید هدف قرار بدهند .» در این خصوص باید مراقبتهایی انجام داد؛ از اختلافات پرهیز کرد و به دنبال همدلی بود، و از سخنان و رفتارهایی که جنبه انحرافی دارد دوری جست؛ آنقدر کار بر زمین مانده در گوشه و کنار کشور عزیزمان هست که دیگر فرصتی جز کار نیست. و باید از گذشته عبرتها گرفت و شعار سال را به عمل رساند تا دیگر آقا نفرماید: «چند سال قبل از این ـ نمیدانم حالا 10 سال است یا بیشتر است ـ من توصیههاى مؤکدى را راجع به مقابلهى با فساد اقتصادى به مسؤولین کشور کردم، استقبال هم کردند؛اما خب، اگر عمل میکردند، دیگر این فساد بانکى اخیر - که حالا همهى روزنامهها و همهى دستگاهها و همهى ذهنها را پر کرده - پیش نمىآمد. وقتى عمل نمیکنیم، دچار این حوادث میشویم...»دیدار با کارگزاران حج (13/7/1390) نگاه مثبتی هم به توانایی های انقلاب اسلامی در همه عرصه ها داشته باشیم؛ «در حقیقت در مقابل شعار «ما میتوانیم» که امام بزرگوار این شعار را به ما تعلیم داد، انقلاب به ما جرأت داد که بگوئیم میتوانیم» و ویژگی های لازم را که در مراکز علمی و جوانان مان در کشور است، بر خود و مجموعه های خودمان در سطوح گوناگون جاری و ساری نماییم: 1- در درجهى اول، روحیه و فکر جهادىِ حاکم بر مجموعه؛ کار با روحیهى جهادى ؛ مثل اینکه دارند جهاد میکنند، مثل اینکه در جبههى جهاد فىسبیلاللّهاند. فرق میکند اینکه کسى براى پول، براى مقام، براى شهرت یا فقط براى خود علم کار کند؛ یا نه، به عنوان جهاد فىسبیلاللّه کار کند، در راه خدا تلاش کند. 2- خصوصیت دوم، این تحریمهائى را که بر ملت ما تحمیل کردهاند، فرصت بدانیم. 3- خصوصیت سوم، اعتماد به نفس بالا 4- خصوصیت دیگر، جوانگرائى 5- خصوصیت دیگر، ارتباط صنعت با دانشگاه؛ تمام این راهبردها را رهبر فرزانه مان ترسیم نموده اند، آن هم واضح و مشخص و روشن. تنها باید من و تو و مسئولین در زندگی شخصی و اجتماعی و مجموعه های خود عملیاتی و پیگیری نمایند. همین... سعی کن فردا نزد حوض کوثر سربلند باشی. [ شنبه 91/1/12 ] [ 12:0 صبح ] [ میثم ]
بسم الله الرحمان الرحیم حضرت آقا در خطبه های نماز جمعه به نکته مهمی اشاره فرمودند که «یکى دیگر از ضعفهاى ما این است که ما به موازات علم، به موازات پیشرفتهاى علمى، پیشرفت اخلاقى و تزکیهى اخلاقى و نفسى پیدا نکردهایم؛ این عقبماندگى است . » طبیعتاً وقتی رهبری در جامعه مسألهای را محور قرار می دهند و بر آن تأکید میکنند نشان از اهمیت و ضرورت آن مسأله در سطح کشور و نظام دارد. اینکه ایشان در نماز جمعه و در یک شرایط بسیار حساسی این موضوع را مطرح کردند عمده جهتش این بود که کسانی که مؤثر هستند باید این فکر را اصلاح کنند و مدیران ببینند برای معنویت کشور چه کاری انجام دادهاند. در واقع تبعیت از رهبری و احترام به ولایت یعنی همین. احترام به ولایت با شعار و گفتن و برخی نوشتن ها نیست، احترام به ولایت با عمل محقق میشود. و چرا در کشوری که الگوی مسلمانان منطقه است، چنین وضعیتی پیش آمده است ؟ دلیلش این است که مدیران و مسؤولین کشور که در رده های مختلف هستند این مسأله برایشان مهم نبوده و این اندیشه سکولاریسم برای برخی از آنها غالب بوده و متأسفانه اندیشهی پایگاه دینی آنها بسیار ضعیف بوده و همین امر سبب شده است که به این سمت و سو بروند و تصور کردند میتوانند تنها با توسعه، کشور را به عدالت برسانند در حالی که عدالت یک اصل ایمانی و یک اصل پایگاه دینی است و زمانی که تقویت نشود این مشکلات به وجود میآید. و برای از بین بردن این ضعف و نقصهای دیگر رهبر عزیزمان راهکارهایی ارائه نمودند؛ برای همه افراد، از مسئولین قوا تا فردی چون تو و من. از شناخت وظیفه تا غافل نشدن... . اینکه این ضعفها برطرف شود، در درجهى اول این نگاه به آینده است؛ در درجهى اول مسئولیتپذیرى ماهاست ... قانون اساسى خطوط را مشخص کرده است. وظائف همه معلوم است. این فرمایشات را چندین بار از زبان رهبر فرزانه در زمان و مکانهای گوناگون شنیده ام، و این سخن عزیزمان در ذهنم مرور می شود که «در صحبتهای ما حرفهای خوبی است، اما غالبا به آن توجه نمی شود» و امیدوارم که این سخن شامل حالمان نگردد و به این سخنان عمل کنیم تا در روز پسین توان پاسخ به سوالات خداوند متعال را داشته باشیم... [ سه شنبه 90/11/25 ] [ 9:42 عصر ] [ میثم ]
یکی میگفت «آن ها شنیدند،ما ها شنیدیم، کاش حرف هایت را، گوش می دادیم، یکم فقط....» که حضرت آقا فرمودند: «اگر به توفیق الهى بتوانیم در عمل فردى، در عمل جمعى، در کار سیاسى، در کار اجتماعى، رعایت تقواى الهى را بکنیم، همهى خیرات و همهى الطاف الهى شامل حال ما خواهد شد.» پسلرزههای خطبههای راهبردی امام ادامه دارد... از جا زدن اوباما و نتانیاهو تا تغییر فرمانده هوایی اسرائیل، از تنش استراتژیک میان آمریکا و اسراییل تا بهت و سکوت غربیها... خوب است ما هم در داخل مرزهای جغرافیایی ایران مان، تلنگری به خویش بزنیم و حرکتی داشته باشیم به سمت تعالی و از بین بردن نقصها با مروری بر وظایف بر دوش که باید انجام داد...
پیشرفتهامان را باید بشناسیم، ضعفهامان را هم باید بشناسیم بر طرف کردن ضعفها نمودار | خطبه اول نماز جمعه تهران به امامت رهبر [ جمعه 90/11/21 ] [ 8:28 عصر ] [ میثم ]
ایستادگى شرط اول زنجیرههاى اقتدار ملت «قل هذه سبیلى ادعوا الى الله على بصیرة انا و من اتّبعنى»؛(یوسف: 108) این راهى است که با بصیرت انتخاب شده است، این راهى است که با مجاهدت باز شده است، این راهى است که با خون عزیزترینها هموار شده است. ما از این راه رفتیم، به قلههائى هم دست پیدا کردیم. ما متوقف نمیشویم، انشاءالله پیش میرویم؛ حضور دشمنشکن تقیدات، تعهدات نشانهاى براى ملتهاى دیگر بیانات امام خامنه ای در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی ایستادگى...
[ چهارشنبه 90/10/21 ] [ 9:38 عصر ] [ میثم ]
سخن از بیدارى اسلامى، ... سخن از یک واقعیت خارجىِ مشهود و محسوس است که فضا را انباشته و قیامها و انقلابهاى بزرگى را پدید آورده و مهرههاى خطرناکى از جبههى دشمن را ساقط کرده و از صحنه بیرون رانده است. توصیهى مهم
نظامسازى کار بزرگ و اصلى شما است. بیانات در اجلاس بینالمللی بیدارى اسلامى
پی نوشت: ان شاء الله درباره نظام سازی سخن خواهیم گفت... اگر عمری بود... [ شنبه 90/6/26 ] [ 10:35 عصر ] [ میثم ]
محصولات ماه در ماه مبارک رمضان، بسیارى از مردمِ موفق و باسعادت توانستند محصول زیادى را بردارند؛ محصولى که براى دورهى سال آنها، بلکه در مواردى براى سراسر عمر آنها، داراى برکات خواهد بود . نتیجه صفای نفس مردم روزه گرفتند؛ با روزه، در نفس خود صفا به وجود آوردند؛ که همین صفا و صمیمیت و نورانیت، منشأ برکات بسیارى در زندگى فردى و اجتماعى است. این صفاى نفسانى به انسان نیکاندیشى میدهد، تطهیر نفس از حسد و بخل و کبر و شهوت میدهد. صفا در نفس انسان، محیط جامعه را محیط امن و امان روحى و معنوى قرار میدهد؛ دلها را به هم نزدیک میکند؛ مؤمنان را به یکدیگر مهربان میکند؛ ترحم به یکدیگر را در میان جامعهى ایمانى گسترش میدهد . محصول عمده محصول عمدهى دیگر این ماه، تقواست؛ که فرمود: «لعلّکم تتّقون». «دستى که عنان خویش گیرد»؛ معناى تقوا این است. عنان دیگران را گاهى درست میتوانیم بگیریم؛ اگر بتوانیم عنان خودمان را بگیریم، خودمان را از چموشى، از وحشیگرى، از عبور از خطوط قرمز الهى باز بداریم، این هنر بزرگى است. تمرینی برای امت در زمان ما دستهائى که عنان خود را بگیرند، کم نیستند. این جامعهى جوان کشور، این مجموعهى نسل باطراوتِ بر روى کار آمدهى کشور، در راهِ درست حرکت میکنند، تمرین تقوا میکنند؛ این براى آیندهى این کشور، بلکه آیندهى امت اسلامى مژدهى بزرگى است. نگذاریم صاعقهى گناه، این خرمن ارزشمند محصول را آتش بزند و از بین ببرد.
وضع خودمان به ملت عزیزمان بارها عرض کردیم که امروز ما به چند چیز احتیاج داریم: ضرورت دیگر، احساس کار و تحرک است... هر کسى در هر جا هست، میتواند براى خودش برنامهى کارى را تعریف کند؛ این یکى از ضرورتهاست. همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یک نعمت الهى پاسدارى کنند و وضع دنیا کى فکر میکرد عوامل آمریکا و صهیونیسم در منطقه، یکى پس از دیگرى سقوط کنند؟ کى فکر میکرد دستى هست که بتواند این بتها را بشکند؟ اما این دست، بود. این دست، دست ملتها بود. همه باید به امت اسلامى با این چشم نگاه کنند. امت اسلامى چنین دست مقتدرى دارد؛ آن هم با اتکاء به ذکر الهى، با گفتن تکبیر، با گفتن نام خدا و آوردن یاد خدا، ملتهاى مسلمان، چه در مصر، چه در لیبى، چه در تونس، چه در یمن و چه در بقیهى کشورها، امروز این هوشیارى را احتیاج دارند. باید نگذارند پیروزىهائى که به دستشان آمده است، به وسیلهى دشمنان مصادره شود. البته هر حرکتى، هر اقدامى وقتى براى خداست، وقتى عزم و اراده پشت آن هست، این حرکت به طور قطع به پیروزى خواهد رسید؛ این در همه جا صادق است، پروردگارا! قلب مقدس ولىعصر را از ما خشنود بفرما؛ ما را مشمول دعاى آن بزرگوار قرار بده. [ چهارشنبه 90/6/9 ] [ 4:53 عصر ] [ میثم ]
انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد. هرچه در دنیاى اسلام کمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. کتاب... قرآن کتاب حکمت است، راهی قرآنی
دورى از قرآن ضعف ما امت مسلمان، عقبماندگى ما، کجرفتارىهاى ما، کجتابىهاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همهى اینها ناشى از دورى از قرآن است. ملتهاى مسلمان بر اثر حاکمیت طغیانگران و طاغوتها - که قرآن مخاطبان خود را این همه از طاغوتها برحذر داشته است - خونشان مکیده شد؛ نه فقط خون اقتصادىشان، نه فقط منابع حیاتى و معادن زیرزمینى و نفت و امثال اینها، بلکه روحیهى ایستادگىشان، مقاومتشان، طلب علوّ و عزت در دنیا هم از ملتهاى مسلمان گرفته شد این فرهنگ غربی!!! ملتهاى مسلمان به فرهنگ خودشان پشت کردند، فرهنگ مادیگرى را پذیرفتند. با اینکه بظاهر ما کلمهى «لا اله الّا اللَّه» گفتیم، در طول زمان مسلمان بودیم، اما فرهنگ غرب و معارف غرب در دلهاى ماها اثر کرد و ماها را از حقایق دور کرد. آن وقت نه فقط اقتصادمان را، عزت دنیوىمان را از دست دادیم، بلکه اخلاق و معالم اخلاقىمان را هم از دست دادیم. اگر... ما اگر دچار تنبلى هستیم، اگر دچار ضعف و سستى هستیم، اگر دلهاى ما با یکدیگر مأنوس نیست، اگر در میان ما بدخواهى وجود دارد، اینها از آثار فرهنگ تزریقاتىِ تحمیلىِ ضد اسلامى و غیر اسلامى است. نقش قرآن در ایران نقش قرآن این است که ما را از لحاظ ماده و معنا اعتلاء ببخشد؛ و این کار را قرآن میکند. کسانى که با تاریخ آشنا هستند، نمونههایش را در تاریخ دیدند؛ و ما مردمِ این زمان، در زمان خودمان داریم نمونههایش را مشاهده میکنیم. یک نمونه، همین شما ملت عزیز ایران هستید. شما خیال نکنید در دوران رژیمهاى طاغوتى - چه رژیم پهلوى، چه قبل از آنها رژیم قاجار - ملت ایران ذرهاى اعتبار در محیط بینالمللى داشت؛ نداشت. این استعداد جوشان و متراکمى که در ملت ما هست، مثل یک گنجینهى فراموش شدهاى، مثل گنجى در ویرانهاى مدفون شده بود؛ مگر به صورت تصادفى، یک فردى خودش را نشان بدهد، که نشان نمیداد. گامهای عزت و حیات و قدرت به همین اندازه که ما یک قدم به سمت قرآن، به سمت معارف قرآنى برداشتیم - که آنچه که ما به سمت قرآن حرکت کردیم، واقعاً یک قدم هم بیشتر نیست - خداى متعال به ما عزت داده است، به ما حیات داده است، به ما آگاهى و بصیرت داده است، به ما قدرت و قوّت بخشیده است. خاصیت معارف قرآنى امروز خوشبختانه در میان امت اسلامى، شعارهاى اسلامى که مایهى تحرک ملتها شود، در کشورهاى متعددى مشاهده شده است؛ و شما مىبینید و خبرهایش را میشنوید. 10.000.000 حافظ یکى از چیزهائى که میتواند تدبر در قرآن را به ما ارزانى بدارد، حفظ قرآن است... براى اینکه انشاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جاى یک میلیون، میگوئیم انشاءاللَّه ما باید ده میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم. قدم ابتدایی حفظ قرآن قدم اول است. اولاً حفظ را باید نگه داشت. بنابراین حافظ قرآن باید تلاوت کنندهى مستمر قرآن باشد؛ یعنى مرتباً بایستى قرآن را تلاوت کند؛ والّا حفظ از دست خواهد رفت. بعد بایستى این حفظ کمک کند به تدبر، که اینجور هم هست؛ وقتى حفظ باشد و این انس با تفسیر هم باشد و تدبر باشد، همان چیزى که انتظارش در جامعهى ما هست، پیش مىآید: شکوفائى قرآنى. شکوفائى قرآنى شما تصور کنید در کشور ما ده میلیون، پانزده میلیون کسانى باشند از مردان و زنان که اینها با معارف قرآن آشنا باشند، ببینید این چقدر باارزش است. آموزشهاى قرآنى را، درسهاى قرآنى را، نصایح قرآنى را، انذارهاى قرآنى را، بشارتهاى قرآنى را در ذهن داشته باشند، آنها را مرور کنند، آنها را بر دل خودشان فرا بخوانند؛ اصلاً یک ملت پولادینى به وجود مىآید. بیانات در دیدار قاریان، حافظان و اساتید قرآنی [ سه شنبه 90/5/18 ] [ 6:47 عصر ] [ میثم ]
|